ورزش و حرکات منظم بدنی علاوه بر سلامت جسم بر سلامت روحی و روانی و اجتماعی فرد فواید زیادی دارد و در سازگاری فرد در جامعه و شخصیت فرد تاثیر میگذارد. ورزش در درمان بیماریهای نظیر افسردگی و نیز بر حافظه تاثیر میگذارد. ورزش برای جوانان تکیه گاهی امن به حساب میآید تا در پناه آن به نهایت رشد و کمال مطلوب انسانی دست یابند.
در دنیای معاصر، ورزش به عنوان پدیدهای موثر در همهی جوامع جایگاه ویژهای پیدا کرده است. ارتباط فعالیتهای بدنی و ورزش با علوم مختلف زمینههای جدیدی را برای مطالعهی انسان فرا هم کرده و گستردگی مطالب و مسائل مرتبط با ورزش و تربیت بدنی به حدی است که نیاز به علوم تخصصی و مطالعات ویژه را ایجاد کرده است در این مقاله مطابق با موضوعی که انتخاب شده است بخش روانی و اجتماعی ورزش مور بررسی قرار گرفته و تمامی مطالب ارائه شده جنبهی کاربردی دارد و تمامی افراد در گرو ههای سنی مختلف میتوانند مورد استفاده قرار دهند
تعریف ورزش و تندرستی
« ورزش عبارت است از یک فعالیت نهادینه شده که مستلزم کاربرد نیروی جسمانی شدید با استفاده از مهارتهای جسمانی پیچیده به وسیله شرکت کنندگانی است که توسط عوامل درونی و بیرونی تحریک میشوند. این تعریف با فعالیتهای ورزشی سازمان یافته ارتباط پیدا میکند» ( کوشافر، ۱۳۸۱، ص ۵۸ ) در جوامع اسلامی با توجه به این که کلیه سیاستگزاریها در خدمت مکتب میباشد، تربیت بدنی نیز جدا از این اصل کلی نبوده و ضمن این که پی ریزی این علم بر مبنای مسائل جسمانی و فیزیکی است ولی در نهایت وسیلهایست که در کمال و تعالی انسانها موثر بوده و میتواند گامی در جهت اهداف غایی انسانها که همان سیر الی الله است بر دارد.( عزیز آبادی فراهانی، ۱۳۷۳، ص ۷).
از نظر سازمان بهداشت جهانی،« تندرستی صرفاً نداشتن بیماری و ضعف نیست؛ بلکه منظور از آن سلامتی کامل جسمی، ذهنی، اجتماعی و روحی است. در حقیقت دو هدف عمده تندرستی، به تأخیر انداختن مرگ و از بیماری است»( گائینی، ۱۳۸۶، ص ۲۷)
چکیدهای از تاریخچه پیوند تن و روان
فیلسوفان در بستر تاریخ همواره درباره دوگانگی یا یک پارچگی تن و روان تردید داشته اند. از شواهد موجود چنین بر میآید که در روزگاران کهن تن و روان را یک پارچه میداشتند. در فرهنگهای نخستین عقیده بر این بود که بیماری از رسوخ ارواح خبیثه در بدن ناشی میشود. باستان شناسان جمجمههای سوراخ شده از عصر سنگی پیدا کردهاند که به عمد با ابزارهای سنگی سوراخ شده بودند. گمان میرود که انسانهای عصر سنگی میخواستند با سوراخ کردن جمجمه، ارواح خبیثه را از بدن بیمار خارج کنند.
یونانیان از نخستین مردمانی بودند که فرضیهی جدایی تن و روان را مطرح کردند. آنان به جای آن که بیماری را به ارواح خبیثه نسبت دهند آن را پیامد بر هم خوردن تعادل مایعات بدن میدانستند. بر طبق این فرضیه، که ابتدا توسط بقراط عنوان شد و جالینوس آن را بسط داد بیماری از برهم خوردن تعادل چهار خلط در بدن ایجاد میشود. این چهار خلط عبارتند از: خون، سوداء، صفرا و بلغم.
از این رو درمان بیماری مستلزم برقراری تعادل مجدد بین این چهار خلط بود. از شواهد چنین بر میآید که در این دوران تأثیر عوامل روانی بر بیماری کاملاً نادیده گرفته میشد. در سدههای میانه سبب شناسی و درمان بیماری در قلمرو جن شنایس قرار گرفت. علت بیماری را تنبیه خدایان میدانستند و برای درمان آن بیماران را شکنجه و آزار میدادند.
با آغاز دوره رنسانس و انجام پژوهشهای پزشکی نظریه برهم خوردن تعادل خلطها در بدن مردود شناخته شد و نظریهای به عنوان آسیب شناسی یاختهای رواج یافت. بر پایه این نظریه آسیبهای وارد بر یاختهای بدن عامل کلیهی بیماریها به شمار میآمدند. پژوهشهای آزمایشگاهی و پیشرفتهای روز افزون علم پزشکی در این دوره باعث شدند که توجه این علم به جای روان به عوامل جسمانی معطوف گردد. دانشمندان در تلاش برای در هم شکستن خرافات گذشته، از نظریه دوگانگی تن و روان قویاً جانبداری کردند اکنون ما شاهد تغییرات زیادی در این شیوه تفکر هستیم. در حاال حاضر دانشمندان معتقدند سلامت جسمی فرد با عوامل روانی و محیط اجتماعی وی در ارتباط است. تن و روان با یکدیگر در تعاملند و هر دو در سلامت و بیماری دخالت دارند.( منشئی، ۱۳۷۶،صص۳و۴)
تأثیر ورزش در اجتماعی شدن
پژوهشهای اجتماعی شدن در ورزش با توسعهی جامعه شناسی ورزش ارتباط مستقیم داشته است. طی دهه ۱۹۶۰ و اوایل دهه ۱۹۷۰ برای تبیین جنبههای گوناگون شرکت در فعالیتهای ورزشی تلاش بسیاری شده است. اغلب مطالعات اجتماعی شدن در ورزش حول دو مسأله متمرکز بوده است. یکی پیشایندهای شرکت در ورزش یعنی اینکه چگونه و تحت چه شرایطی شخص به ورزش رو میآورد و دیگری پیامدهای شرکت در ورزش. این دو فرایند را اجتماعی شدن در نقش اجتماعی و اجتماعی شدن از طریق نقش اجتماعی نیز نامیدهاند. لذا در اغلب منابع دو عنوان اجتماعی شدن در ورزش و اجتماعی شدن از طریق ورزش به چشم میخورد. در اولی فرد در نقش ورزشی مانند« ورزشکار» اجتماعی میشود و در دومی به یادگیری نگرشها، ارزشها، مهارتها و گرایشهایی کلی– مانند جوانمردی، انضباط– اشاره دارد که تصور میشود در فعالیتهای ورزشی حاصل آید. اجتماعی شدن از طریق ورزش عبارت است از تأثیر ورزش بر باورها، نگرشها و ….
چنین پنداشته میشود که در درس هایی که از شرکت کردن در ورزش میآموزیم به سایر جنبههای اجتماعی انتقال پذیر است و از این طریق فرد را برای شرکت موفقیت آمیز در آن زمینهها یاری میدهد.
دانیش اظهار میدارد که کودکان مهارتهای ارتباط و تصمیم گیری را با شرکت در ورزش کسب میکنند.( عبدلی، ۱۳۸۶، صص ۱۳۶و ۱۳۹ ) تربیت بدنی در قبول مسولیت برای پرورش و القای ارزشهای اجتماعی در افراد جامعه خصوصاً دانش آموزان مدارس سهیم بوده و به عنوان عاملی در جهت تقویت ارزشهای اجتماعی و رفتارهای مطلوب انسانی موثر است.( عزیز آبادی فراهانی، ۱۳۷۳، ص ۱۱ ) اهتمام به موضوع اجتماعی شدن و رابطهی آن با ورزش زمانی به اوج خود رسید که سمیناری بین المللی با موضوع« اجتماعی شدن از طریق ورزش» بر پا شد این سمینار که در سال ۱۹۷۱ در کانادا برگزار گردید به این نتیجه رسید که فرهنگ بدنی عاملی مهم در اجتماعی شدن فرد میباشد.( انور الخلولی، ۱۳۸۳، ص۲۰۰ ) به عقیدهی راجر کایو آ « تمدن فقط در سایه برتری و ارزش والای قهرمانی یعنی بازی رقابت آمیز و مسابقهای که سر چشمهی دموکراسی و حکومت مردم بر مردم است به وجود آمده است.» ( توماس، ۱۳۷۰، ص ۹۳ ) روند اجتماعی شدن کودکان با فعالیتهای اولیه ورزشی آنان آغاز میشود و موجبات رشد و تکامل حرکتی در دوره کودکی و مشارکت ورزشی آنان در سالهای بعد را فرا هم میکند.( ام. هی وود، ۱۳۸۷،ص۴۷۴ )
تأثیر ورزش در شخصیت
شخصیت اجتماعی بیان کنندهی رشد صحیح و طبیعی روانی افراد است. چنانچه تربیت بدنی در یک جامعه مطابق با اصول این علم در نظر باشد، افراد ورزشکار را از فرد گرایی و خود محوری خارج کرده و رشد روحیات طبیعی را در فرد بهبود میبخشد که در نتیجه شکوفا شدن این استعداد، فرد با سایر افراد اجتماع آسانتر ارتباط بر قرار کرده و در کنار آنها زندگی مینماید.( عزیز آبادی فراهانی، ۱۳۷۳،ص ۲۰ ) جرج کلی از روانشناسان معروف،« شخصیت را روش و شیوه خاص هر فردی در جستجو برای پیدا کردن و تفسیر معنای زندگی تعریف میکند.» مطالعات انجام یافته نشان میدهد که ورزشکاران و قهرمانان، با شهامت و فدا کار میباشند و بر اراده خود تسلط دارند.( کوشافر، ۱۳۸۱، صص۱۷۱و۱۷۲ ) بازی و ورزش پیوند تنگاتنگی با رشد و تکامل شخصیت کودک دارند و آن را به مرحله نضج و آگاهی اجتماعی میرسانند. پژوهشگران تحقیقات فراوانی پیرامون نقش بازی وگیمها در اجتماعی شدن و همچنین درباره این مسأله به انجام رساندهاند که چگونه فعالیتهای بدنی، روی هم رفته در تکوین تصویر روشنی از بدن در ذهن کودک، که به تصویر بدن معروف است، تأثیر میگذارد. تصویری که مفهوم خود بدنی و در نتیجه مفهوم خود پنداره بر پایهی آن استوار است و نخستین خشت بنای شخصیت کودک به شمار میآید. فعالیت حرکتی عموماً فرصت پر باری برای خود شکوفایی کودک فرا هم میآورند. کودک در ضمن پرداختن به بازی تجربههای پیروزی و شکست را از سر میگذراند و این تجربهها در گسترش تصورات او و پیوند دادن مفاهیم و اهداف و چشم اندازهای وی با واقعیت خویش تأثیر میگذارد و ادراک واقع بینانه و غیر مبالغه آمیز او از حدود و تواناییهای جسمش را افزایش میدهد که این خود، شخصیت اجتماعی او را نضج میدهد و به وی اعتماد به نفس میبخشد و باعث دور شدنش از خصلت هایی چون خود شیفتگی و غرور میگردد بی آنکه از ارزش او چه در برابر خودش چه در برابر دیگران چیزی بکاهد.( انور الخلولی، ۱۳۸۳، صص ۸۲و ۸۳) دیدگاهی نیز اعتقاد دارد که ورزش به عنوان واسطه و عامل ارتباط بین فرد با خودش یا دیگران است. این شناخت چند جنبهای میتواند در سازگاریهای اجتماعی و شخصیت دخیل باشد. درباره ارتباط ورزش با صفات شخصیتی، آیزاک با گرد آوری لیست مهمی از نتایج تحقیقات ورزش و شخصیت بیان کرد که سه زمینه خوب از شخصیت در رابطه با ورزش از قبیل برون گرایی، روان رنجوری و سایکوتیسم وجود دارد و برخی از صفات، حالات و خلق و خوی ارتباط خوبی با رفتار ورزشی دارند. وی میگوید:« تغییرات ناشی از ورزش در شخصیت به تدریج و آهسته و پس از سالها روی میدهد، زیرا ورزش اعمال سیستم عصبی سمپاتیک، انتظارات و ارزشها را تغییر میدهد.»( عبدلی، ۱۳۸۶، صص۶۰ و ۶۱)
ادامه دارد

نظرات